شرایط احکام و آثار توقیف تأخیر و تعطیل اجرای احکام مدنی

تأخیر اجرای فرمان در مواقعی وکیل بر وقت هنگامی پس از فرستادن فرمان لازم‌الاجراء و ما قبل از فرستادن اجراییه است؛ به این محتوا که به برای حدوث موقع مخصوصی ، اصدار اجراییه حتی پس از ابلاغ امر حتمی همچنین شدنی نمی‌گردد . تأخیر اجرای امر موسم سابق از مقدمه کنش‌ها اجرایی گرچه پس از فرستادن اجراییه ، رخ می‌دهد و فصل همچنین این تأخیر پس از مبدا اعمال اجرایی و در اثناء اجراء به رخداد می پیوندد . شماری معتقدند تأخیر اعمال اجرایی فرمان را از جمله به محتوا آویختگی اجرای امر همان دانسته‌اند و به دید آنها پس از اصدار اجبار تأخیر اجرای دستور ، کنش‌ها اجرایی حتی درصورتی‌که سرآغاز هم گشته می بود ، آویزان خواهد شد .

به شرح دیگر ، برچیدگی اجرای دستور وضعیتی مختلف با سه عنوان دیگر یعنی محبوس و انقطاع و تأخیر اجرای امر داراست . بدین حالت که هر سه درباره آخرین ، زودگذر و مقدار دار بوده است ، گرچه ناکارگی اجرای دستور ، امر اجرایی را از مورد اجراء بیرون تولید و پایان می‌دهد . به جمله دیگر انحلال اجرای دستور ، وضعیتی دائمی شد که پس از آن نمی‌توان اجراء را امتداد عدالت یا از سر گرفت . به‌جز آن که قلب در منشأ و انگیزه برچیدگی رخ داده است . وقفه اجراء اصل موقعیت در گزینش دادباخته علیه و متهم له شده و در مواردی هم با اتخاذ چندی از جاده‌ها شکوا از آراء هستی‌پذیری می‌یابد . هم الغاء امر عدلیه همچنین از موجبات انحلال اجرای دستور دادسرا شمرده خواهد شد که خودشان دارای وسیله زیادی خواهد بود.